اسطوره

اگر خدا می خواست من هم مثل تو فکر کنم ، تو را نمی آفرید

اسطوره

اگر خدا می خواست من هم مثل تو فکر کنم ، تو را نمی آفرید

شادی

مدت هاست که بدون تو جایی نمی روم

تو را با خود به ساده ترین مخفیگاه های ممکن می برم

تو را در شادی هایم مخفی می کنم: مثل یک نامه عاشقانه در روز روشن

شادی پر ارزش ترین و کم ارزش ترین ماده دنیاست.

تنها کودکان قدیس ها و سگ های دلگرد آن را می بینند

و تو شادی را در حین پروازش به دام می اندازی

وبعد در همان لحظه آزاد می کنی

کاری جز آن نمی توانی کرد

و تو می خندی

تو در مقابل شکوهی که اهدا شده می خندی

شکوهی که دریافت شده

شادی بی نهایت تنها با شهامت بی نهایت بدست می آید

و من شهامت تو را در خنده هایت می شنیدم

عشقی چنان قوی که حتی زندگی هم نمی توانست آن را تیره کند

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
پریسا یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:57 ب.ظ http://sweetpink.blogsky.com

سلام دوست عزیز وبلاگت خیلی جالب بود
خوشحال میشم به من هم سر بزنی تا از نظر با ارزشت استفاده کنم
ولی فعلا ... بیا خودت میبینی

یونس دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:49 ب.ظ http://rooydarir.blogfa.com

سلام
خیلی خوب بود . متن جالبی بود . دوست عزیز

Barannn جمعه 9 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:46 ق.ظ

زیبا..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد