اسطوره

اگر خدا می خواست من هم مثل تو فکر کنم ، تو را نمی آفرید

اسطوره

اگر خدا می خواست من هم مثل تو فکر کنم ، تو را نمی آفرید

دروغ و حقیقت

روزی دروغ به حقیقت گفت : میل داری با هم به دریا بریم

و شنا کنیم . حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد

ان دو با هم به کنار ساحل رفتند . وقتی به ساحل رسیدند

حقیقت لباسهایش دراورد. دروغ حیله گر لباسهای او را پوشید

و رفت . از ان روز همیشه حقیقت عریان و زشت است اما دروغ

در لباسهای حقیقت با ظاهری اراسته نمایان می شود

نظرات 5 + ارسال نظر
younes یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:06 ب.ظ http://rooydarir.blogfa.com

salam
khobi ali bod

سیدکامل یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:12 ب.ظ http://rooydarnet.blogfa.com

میرس میرس عالی بید نمی دونستم که اینهمه با حالی به ما هم سر بزن

هما دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:20 ق.ظ http://hands.blogfa.com

خوددوستی آدما گاهی اون قدر پیش میره که به خودستایی میرسه برای همینه که درک حقیقت تلخ میشه و دروغای خودی تو دل باور پذیر محض میشن.

داداش کوچولو سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:47 ب.ظ http://dor.blogsky.com

سلام دوست اسطوره ای من واقعا مطلب جالبی نوشتی کوتاه ولی پربار .
بازیم از اینا بنویس
در پناه حق موفق باشی.
برام دعا کن.

مهم نیست چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:08 ق.ظ

خوبه خوبه
از اینکه میبینم پیشرفت کردی خوشحالم ادامه بده منتها هدفمند تا دلسرد
به موقع منو هم میشناسی
هر روز به وبلاگت سر میزنم تا از مطالب جدیدت استفاده کنم
موفق باشی مهندس جوان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد