ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تقدیر برا من مثل یه طنابه که دور گردنم پیچیده شده و هر وقت یکم می خوام از حصار لعنتیش دور بشم فوری به گردنم فشار میاره ! و یکی هم هست پشت حصار تقدیر که هر لحظه که به این خط نزدیک می شم با یه چوب هی می کوبه به سرم و می گه : از محدوده تقدیر دور نشو ... از محدوده تقدیر دور نشو...
ما فقط می تونیم تا اون محدوده ای که تقدیر برامون در نظر گرفته انعطاف داشته باشیم و کاری که می خوایم انجام بدیم. بیشتر از اون دیگه نمی زاره
قبلنا یه جور دیگه فکر می کردم:
می گفتم تقدیر مثل یه رود خونه ست. یکی خودشو می زنه به آب و با جریان میره و میگه که تقدیر داره منو می بره . کسی هم که اینو نمی خواد بر خلاف جریان شنا می کنه و اگه خیلی قوی باشه به یه جایی می رسه.
می گفتم یه مرد باید با همه چیز بجنگه . باید بر خلاف جریان شنا کنه . نباید با زندگی بره باید زندگی رو با خودش ببره. با خودم می گفتم بیچار ه اونه که به اسم تقدیر بزاره همه اتفاقا بیافته
اما حالا وا موندم تو کار خودم. نمی دونم
شما چی میگین؟ تقدیر چیه؟ کدوم درسته؟