اسطوره

اگر خدا می خواست من هم مثل تو فکر کنم ، تو را نمی آفرید

اسطوره

اگر خدا می خواست من هم مثل تو فکر کنم ، تو را نمی آفرید

یوم الحساب

میگن اون دنیا اگه حقی از کسی بر گردنت باشه باید سواری بدی! 

فکرشو بکن شما در قالب هر حیوان چارپایی که فرد محق اراده کنه در میاین.انوقت حق هاش هم تبدیل میشه به پول خورد و به اندازه پولش میاد و ازت سواری میگیره(البته اگه کرایه های اون دنیا گرونیش به اندازه اینجا باشه زیاد هم جای نگرانی نیست) 

اینم بگم که هرچه حیوون انتخابی با کلاس تر باشه مجبورین کرایه بیشتری بدین و سواری کمتری بخورین. با این شرایط خیلی ها دوس دارن حیوونه هر چه بی کلاس تر باشه تا با کرایش حداقل بتونن نصف جهنمو باهاش(باهات) دور بزنن که در این صورت گزینه ایده آل همون الاغه خودمونه.چرا که با این کار یک تیر و دو نشان می زنین.هم طرفتو تحقیر کردین و هم سواری بیشتری گرفتین!! 

البته بعضی ها هم هستن که اینجوری فکر نمی کنن مثل قشر عزیز دختران دلشکسته از عشق! اونا ترجیح میدن صد متر بیشتر سواری نخورن در عوض از شما یک اسب سفید تک شاخ بال دار آرزوها بسازن. از همون هایی که قرار بود روزی شما شاهزداه رویاهاش بیایین و سوارش کنید و ببریدش به قصر خوشبختی! 

ولی نشد و هرگز نیومدید و حالا باید جبران کنید.خب هر چی باشه یوم الحسابه دیگه باید حساب پس بدین!!  

نظرات 12 + ارسال نظر
... چهارشنبه 18 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:56 ب.ظ

ولی من از شما هیچی نمیخوام.نه میخوام تو اون دنیا اسب تک شاخم باشی و نه سواری بهم بدی.دلمو شکستی ولی معتقدم دلتو میشکونن.در ضمن انقد ما دخترا رو خر فرض نکن لطفا.ما شما پسرا رو واگذار میکنیم به خدا.البته هر چند بین ما جدایی افتاد ولی مطمئنم اینده درخشانتری در انتظارمه.

من دل خیلیا رو شکوندم تو کدومشونی؟
با آینده درخشانت خوش باش ما که حسود نیستیم

دیبا دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:06 ق.ظ

سلام به قول خودمون نه در شه خو گر نه دیوار معلوم بود در مورد چی بود خیلی مطلبت بی ربط بود چه ربطی به دخترا داشت اتفاقا به نظر من دخترا میان از همون پسرای که دلشونو شکستن بدترین حیوان انتخاب می کنن تا پسره تحقیر بشه بعد دو برابر سواری می خورن تا پسره دیگه هوای دلشکستن به سرش نزنه . می تونی مطلبت یکم بهتر بنویسی اگه خودت بخوای کم کم مخاطبینت را داری از دست میدی از ما گفتن بود

واقعا معذرت می خوام که با این حرفام دل مخاطبینمو می شکونم.
شما هم هی میاین به من باچاره گیر میدی!
دفعه بعد امیدوارم بیای و یه گیر قشنگ تر بدی
ممنون که سر زدی
سعی می کنم دل شما هم دست بیارم خوبه؟

قناری دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:55 ب.ظ

دنیا دنیای حساب و کتابه غصه شو نخور اسطوره خان نوبت ما هم میرسه ...راستی همه ی دخترا اینجوری نیستن بعضی هاشون الاغ لنگشونم با اسب سفید عوض نمی کنند...

من غصه شو نمی خورم غصه تو می خورم قناری جان.امیدوارم خر لنگت خوب بهت سواری بده...

... سه‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 04:06 ب.ظ

سلام
به تو چه که من کی هستم؟اگه میخواستم خودمو معرفی کنم که بجای اسمم سه نقطه نمیذاشتم اسطوره ی دنیای فانی.
خودتو خیلی دست بالا حساب کردیا.بپا بقول معروف با اونجات نخوری زمین.حالا من یه شوخی کردم گفتم دلمو شکوندی!پسره بی جنبه چه زود خودشو میبازه!
پسر تو عددی نیستی که بخوای دل کسی رو بشکنی.اینو تو اون مغز کوچیکت فرو کن پسره ی مغرور.

وای این حرفت چقدر ناراحتم کرد.
دارم از زور ناراحتی گوله گوله اشک میریزم نه اینکه من خیلی حساسم!

ژ پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 03:13 ب.ظ

پس خودتو آماده کن تو اون دنیا الاغ خوبی بشی اسطوره خان

خیلی دوس داری باید بشنی روزش برسه.

ژ یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:44 ب.ظ

انشا الله هر چی زودتر برسه که خیلی دلم واسه الاغ سواری تنگ شده

چیه تو هم مث سه نقطه بالایی دلت ازم شکسته؟
حالا از کجا معلوم که خودت الاغ نشی و سواری بدی؟
زیاد دلتو خوش نکن که خیلیا اونجا دستشون تو پوست گردو میمونه!

گل بارون زده چهارشنبه 2 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:23 ب.ظ

همیشه منتظر نوشته هات هستم قشنگ بود

متشکرم

آریانا پنج‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:35 ق.ظ http://151165.blogfa.com

سلام دوست گلم داستان های سربازیت خیلی جالب هستن .
راستی آپم یه سر بیا

سارا دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:27 ق.ظ

قالبت خیلی خسته کنندست

علاقه ای به عوض کردن قالب وبلاگم ندارم

ابوعاصم چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:51 ب.ظ

من سعی میکنم یکی از اسطوره های اون دنیا باشم نه این دنیای فانی.......
مگه شما چیکار میکمید که بعضی ها بهتون میگن مغرور(مثل این که خیلی خوشت میاد بهت بگن مغرور!!!!!!؟؟؟؟؟)
در ضمن همانطور که در نظریات گذشته جاویدخان هم بهت گفته بود یه کم لحن صحبتت رو عوض کن.......به سارا خانم هم جواب خوبی ندادی!!!!!!!!!!!!

من هنوز هم موندم چرا میگن مغرور
فکر کنم چون انتقاد میکنم
اون موقع تند میرفتم یکمی ولی جواب سارا بد ندادم که!

ابوعاصم چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:53 ب.ظ

دوستم هرکاری بکنی دهن مردم رو نمیشه بست(داستان پدر وپسر و الاغه رو که شنیدی).....
نظر من اینکه مغروری در شما نمیبینم و هر موقع که انتقاد میکنم نمیخوام بکوبمت میخوام کمکت کنم(مسایل رو از هم متمایز کن)

ممنونم شما جزو اون معدود کسانی هستی که منو مغرور نمیدونی

Barannn جمعه 9 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 03:27 ق.ظ

اَی تو روحتووووووووون..











برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد