ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
یادمه دانشگاه که بودم حراست خیلی سخت گیری داشتیم طوری که حتی به خواهر برادرا و زن و شوهرایی که توی دانشگاه با هم قدم می زدن هم گیر میدادن و می گفتن این کار شما ممکنه برای سایر دانشجوها بد آموزی داشته باشه!!!(کلا من کشته مرده فلسفه اونا بودم)
یه بارم یه خانوم و آقای مسن و متشخصی با یه دسته گل قرمز بزرگ توی دست اومده بودن برای جشن فارغ التحصیلی پسرشون که حراست راهشون نمیده. چرا که همسر آقاهه رنگ مانتوش روشنه!! حالا بماند که خانومه هم سن مامان بزرگ من بود! خلاصه هر چه کردن راهشون ندادن تا اینکه یه دختری اومد و چادر مشکیشو به خانومه داد تا ایشون بلاخره تونست وارد شه.
اونا رفتن تو ولی دیگه دسته گل همراشون نبود چون اقاهه حین جر و بحت با حراست از شدت عصبانیت گلو کوبونده بود زمین. گل هم حسابی پخش زمین شده بود و گلبرگاشو باد هر طرف می برد...
پ.ن: اون گل می تونست نماد خیلی چیزا باشه
پ.ن:نمیدونم چرا امروز یاد اون قضیه افتادم
سکینه دت مد عبدلن؟
والا نمیدونم قدیما اینجور میگفتن
تو اصلا تو عمرت از جلو دانشگاه رد شدی ؟؟!!!
داری چرت میگی
تو که دانشگاه نرفتی
شما هر جور دوس داری فکر کن
آخ بلاخره یکی پیدا شد حرف دل ما رو بزنه.
اره دیگه
هیشکی مث ما بلد نیس حرف دل دیگرانو بزنه (چشمک)
سلام
با جمله ای که برای توصیف وبلاگت انتخاب کردی انتظار بیشتری از مطالب وبلاگت داشتم. من رو به یاد این جمله که پیشتر در ذهنم آفریده بودم انداخت. نشانۀ اینکه دو نفر دربارۀ یک موضوعِ مشترک فکر می کنند ان است که متفاوت فکر کنند.
بلاخره قرار نیس هر چیزیکه ادم انتظار داره اتفاق بیافته .همینکه تا حدودی انتظارت خودمو بر اوردم برام کافیه.
دیگران هر کدوم نظر تفاوتی دارن که ممکنه با نظر من فرق کنه
من در قبال برداشت دیگران مسئول نیستم!!
جمله قشنگی بود و دقیقا معنی حرف منو میداد!
به این میگن ذهن فاسد.
من خیلی از وبلاگت خوشم میاد. فقط نمیدونم کی هستی؟
ذهن فاسد هم برا خودش یه جور ذهنه دیگه!!
شما لطف داری
بگرد پیدا می کنی زیاد سخت نیس